اثرات زیست محیطی علفكشها :
در طی پنجاه سال گذشته، آفتكشها جزء ضروری دنیای كشاورزی بوده اند.
گرچه تقاضا برای تولید و توزیع آفتكش كه باعث افزایش بهبود كیفیت و كارایی كشاورزی می شود محرز است، ولی احتمال بكارگیری نابجا و غیر معقول، بسیار زیاد می باشد.
یكی از مهمترین نكات سازمان بهداشت جهانی، مسئله آفتكشها می باشد. افزایش جمعیت و بدنبال آن افزایش مصرف مواد غذایی، بویژه محصولات کشاورزی، كشاورزان را بر آن داشته است كه میزان محصولات خود را افزایش دهند. افزایش كشت محصولات متعاقباٌ افزایش سموم آفتكش را به همراه داشته است. به دلیل بی توجهی كشاورزان در مصرف سموم، ریزشهای جوی و چندین عامل دیگر سموم كشاورزی وارد آب رودخانه ها و دریاها می شوند.
تا دیروز زندگی بشر مملو از ترس از بلایایی جهان گستر چون وبا، حصبه ، تیفوس و طاعون بود ، اكنون خوشبختانه این بیماریهای مهلك كه روزی همه جاگیر بودند با پیشرفت دانش پزشكی و رعایت اصول بهداشتی دیگر موجب نگرانی نیستند.
امروز ما نگران صدمات متفاوتی هستیم كه در محیط زیست ما در كمین نشستهاند صدماتی كه محصول پیدایش و تكوین شیوه زندگی جدید خود بشر هستند، نمونهاش پیدایش همین آفت كشهای قوی استامروزه مشكلات اقتصادی و زیست محیطی ناشی از مصرف بی رویه علفكشها بر كسی پوشیده نیست.
هزینههای سرسامآور كشف و تولید، مسمومیت سنجی و ثبت علفكشها از یك طرف، بروز بیماریهای مختلف پوستی، گوارشی و تنفسی از طرف دیگر و نیز بروز مقاومت علفهای هرز به علفكشها و آلودگی منابع آبی و خالی و صدمه به حیات وحش، مشكلات را دوچندان نشان میدهند
اولین علفكش ثبت شده در ایران مربوط به سال 1347 میباشد و تاكنون 70 علفكش از گروههای مختلف در كشور به ثبت رسیده است. سالانه بیش از 25 میلیون كیلوگرم سموم كشاورزی در كشور مصرف میگردد كه 5/40 درصد علفكش، 7/38 درصد حشره كش، 2/15 درصد قارچكش و 6/5 درصد سایر سموم میباشند
.خطرات آفتكشها از نظر اهمیت اقتصادی:
1- كاهش دشمنان طبیعی و مقاومت به آفتكشها
2- سمیت آفتكشها برای انسان
3- هزینههای دولتی برای كنترل آلودگیهای آفتكشها
4- سمیت برای زنبورهای عسل و كاهش گرده افشانی گیاهان
5- خسارت به درختان و سایر گیاهان زراعی به خاطر بادبردگی علفكشها
6- سمیت آفتكشها برای حیوانات و آلودگی تولیدات آنها
7- خسارت به آبزیان و حیات وحش
اثرات زیستمحیطی آفتكشها:
این اثرات به چند بخش تقسیم میشوند:
1- اثر روی بدن انسان
2- اثر روی دیگر موجودات زنده
3- اثر روی منابع طبیعی ( كه این اثر هم به انسان و هم به دیگر موجودات زنده برمیگردد)
اثر روی بدن انسان:
تجمع مواد سمی در غذا ، آب ، زمین و هوا یكی از بحثهای روز و خطرناك سموم برای سلامتی محیط زیست و بشر است. براساس گزارشات آماری از سراسر جهان تعداد مسمومیت با عوامل آفت كش بیشتر از پانصد هزار مورد در سال و همراه با بیش از بیست هزار مورد مرگ میرسد. با توجه به اینكه اثرات خطرناك زیستی سموم در درازمدت بطور تجمعی در بدن انباشته میشود و صدمات وارده بر فرد ممكن است متناسب با جمع مقدار سم دریافت شده در طول عمر باشد به همین دلیل است كه خطر نادیده گرفته میشود.
میزان وقوع مسمومیت ناشی از درمعرض قرارگرفتن با سموم شیمیائی در كشورهای درحال توسعه 13 برابر از مورد كشورهای كاملاً صنعتی می باشد كه خود 85 درصد از تولید جهانی آفتكش ها را مصرف می كنند. دلیل آن مشخص و مبرهن است آموزش و آگاهی دادن به جمعیت وافراد مشغول در حوزه فعالیت های كشاورزی و سموم شیمیائی.
مشخص گردیده است كه علفكش توفوردی برای دستگاههای تولید مثلی بدن مسمومیت زا است بطوریكه آزمایشات نشان داده است كه بین این سم و كاهش تعداد اسپرم ، افزایش اسپرمهای بدشكل ارتباط مستقیم وجود دارد. هم چنین ثابت گردیده است که زنانی كه درمحیطی با آبهای آلوده به سموم زندگی می كنند درمقایسه با سایر افراد تاخیر قابل ملاحظه ای در رشد درون رحم دارند
بیماری ها:
دكتر فرانسیس ری از دانشگاه فلوریدا اظهار میدارد كه ما با افزودن مواد شیمیائی به غذاهای خودمان امكان بروز سرطان را افزایش می دهیم.
دكتر هاریوگریوز نظر براین دارد كه بین سموم شیمیائی و سرطان خون ، سرطان های دستگاه گوارشی یا دیگر اختلالات خونی رابطهای مستقیم وجود دارد.
تحقیقات نشان داده است كه سموم پاراكوات، گروه سموم ارگانو فسفره، مانب و مانكوزب منجر به بیماری پاركینسون میشود. همچنین آشكار شده است افرادی كه در حوالی مناطقی زندگی می كنند كه در معرض آفتكشها قرار دارند احتمال بروز بیماری پارکینسون بیشتر است.
است افرادی كه در معرض علفكشها هستند 4 برابر و افرادی كه در معرض حشره كشها هستند 3 الی 4 برابر احتمال بروز بیماری پاركینسون بیشتر است.
سرطان پستان سالانه افزایشی به میزان 1 الی 2 درصد نشان می دهد و آلوده كننده های محیطی از جمله آفتكشها درافزایش بروز این نوع سرطان نقش عمده ای دارند.
دریك تحقیق خاص ارتباط بین بروز سرطان پستان و و علفكش آترازین مشخص شده است.
سرطان تیرویید نیز از جمله سرطانهایی است كه احتمال بروز آن در افرادی كه در معرض علفكشهای فنوكسی قرار دارند بیشتر است.
در این خصوص افزایش آگاهی متخصصین و به طور كلی عموم مردم از خطرات ناشی از تماس كوتاه مدت و دراز مدت، شامل سرطانزایی، بیماریهای سیستم عصبی، تنفسی و زادآوری و ... توجه عموم و دولتمردان را به خود جلب نموده است. امروزه آلودگی محیط زیست به صورت یك مسئله جهانی درآمده است.
برای مثال آب یكی از اجزاء تشكیل دهنده مهم در چرخه زندگی محسوب می شود. اهمیت كیفیت، نگهداری و توسعه آن به طور پیوسته در حال افزایش می باشد و سموم دفع آفات نباتی یکی از اصلی ترین آلاینده های آب به حساب می آید.
آلودگی محیطهای طبیعی:
باقی مانده علفكش در خاك و بروز اثرات سوء آن بر محصولات بعدی از مشكلات مصرف علفكشها و تأثیرات زیست محیطی آنهاست. این مسئله در كشور ما بیشتر دیده میشود زیرا شرایط خاكهای ایران به گونهای است كه علفكشها در آن دوام زیادی خواهند داشت از جمله خشكی، كمی مواد آلی، سردی زمستان و فقدان میكروارگانیزمها. مثلاً علفكشهایی مثل متریبوزین، مزوسولفورون و یدوسولفورون تا 9 ماه قدرت ماندگاری در خاك دارند.
انتقال علفكشها به محیطهای غیر هدف:
علفكشها با جابجایی در هوا و آب، نواحی غیر هدف را آلوده میكنند. حدوداً فرار علفكشها از سمپاشها 5 تا 10 درصد ماده مصرفی است كه ممكن است تا ناحیه 400 متری سطح مصرف نیز پاشیده شوند.
فرار علفكشها علاوه بر مشكلاتی كه برای جانوران به دنبال دارد با تأثیر بر روی گونههای زراعی غیر هدف، باعث اختلال در پوشش سطح زمین و تولید میشود.
برای مثال وقتی كلزا، سویا و آفتابگردان در معرض سم كلروسولفورون 1 تا 8 درصد مقادیر توصیه شده برای غلات قرار گیرند، تولید گل و بذر در آنها كاهش مییابد. (نظریه آقای فیلچر و همكارانش در سال 1996)
در تحقیقاتی مشخص شده كه مقادیر زیادی از سموم كشاورزی در آب رودخانههای كارون، دز و بابلرود كه در مجاورت زمینهای كشاورزی زیادی قرار دارند، موجود است كه از حد نرمال خیلی بالاتر است.
برهم خوردن تنوع بیولوژیكی Biodiversity:
مصرف علفكشها میتواند با اثراتی كه بر فلور منطقه باقی میگذارد موجب دخالت در تنوع بیولوژیكی شود. علفكشها بر تنوع و تراكم میكروارگانیزمهای خاك نیز مؤثرند. بعضی مثل بوتاكلر برای آبزیان زیانآور است. تعدادی از آنها به اندازه حشرهكشها سمی هستند مثل پاراكوات و آیوكسینیل. اینگونه علفكشها میتوانند زنجیره غذایی را در یك اكوسیستم برهم زده و موجب كم شدن برخی گونهها و طغیان گونههای دیگر شوند.
تغییر فلور علفهای هرز:
كاربرد سموم مختلف و مواد شیمیایی توسط انسان موجب تغییر در تنوع بیولوژیكی و بیوتیپها، گونهها و جنسهای موجودات زنده در طبیعت شده مجموع این تغییرات موجب كاهش یك گونه و غالب شدن گونههای مقاوم میشود.
خروج ارز و ایجاد بیكاری:
بسیاری از علفكشها را باید از شركت اصلی سازنده خرید و اینگونه شركتها عمدتاً خارجی بوده و باید مقادیر هنگفتی ارز از كشور خارج شده تا اینگونه سموم خریداری شوند. همچنین استفاده از سموم باعث كم شدن نیروی كارگری در مزرعه شده و این عامل هرچند هزینه كمتری بر كشاورز دارد اما بیكاری را افزایش داده كه از نظر اجتماعی و فرهنگی به ضرر كشور تمام خواهد شد.
مقاومت علفهای هرز:
موضوع دیگری كه در مصرف مداوم علفكشها به چشم میخورد بحث مقاومت علفهای هرز به آنهاست.
این امر باعث مصرف بیشتر سموم میگردد تا جاییكه دیگر سم توان از بین بردن علف هرز را ندارد و باید علفكش جدیدی ساخته شود كه این امر هزینههای زیادی در بر خواهد داشت.
روند افزایش تعداد بیوتیپهای مقاوم:
توسعه مقاومت به علفكش ها:
علفهای هرز مقاوم به گروه های مختلف علفكشی (2006):
موضوع 2.4.5-T
در اواسط دهه 1960 اولین بحث اجتماعی مهم روی مصرف و سلامتی عمومی روی این علفكش صورت گرفت. این علفكش برای كنترل درختان و بوتههای جنگلی بكار می رفت كه در سال 1985 آژانس حفاظت محیط زیست آمریكا مصرف آن را ممنوع كرد.
تاریخچه بحث:
در سال 1964 موسسه ملی تحقیقات سرطان احتمال داد كه این علفكش باعث ناقص الخلقگی شود.
50 درصد ماده موثره عامل نارنجی رنگی را كه ارتش آمریكا در جنگ ویتنام جهت برگ ریزی درختان استفاده میكرد، این علفكش تشكیل میداد.
تا سال 1970 مدارك كافی جهت سمی بودن آن جمع آوری شده بود.
در دهه 1970 مطالعه روی 2.4.5-T و نیز TCDD (2، 3، 7 و 8 تترا كلرو دی بنزو پی دی اكسین) ادامه داشت و مصرف داخلی این سم كم شده و ثبت آن به حالت تعلیق درآورده شد.
در سال 1979 پس از كاربرد این علفكش در جنگلهای حاشیه آلسابازین سقط جنین مشاهده شد.
سرانجام در سال 1985 مصرف این علفكش ممنوع شد.
آترازین و كیفیت آب:
در سال 1993 آژانس حفاظت محیط زیست آمریكا درباره سود و زیان علفكشهای تریازین بویژه آترازین مطالعاتی انجام داد.
مشاهده شد كه این علفكشها در آبهای زیرزمینی وجود دارند.
حذف این علفكش از نظر اقتصادی باعث مشكل برای كشاورزان میشد و طی كنفرانس سال 1995 علیرغم اذعان به حطرناك بودن آن، ممنوع نگردید.
نتیجه:
امروزه هیچ كس به كارآیی آفتكشها در حفاظت از محصولات زراعی شكی ندارد ،موضوع قابل بحث این است كه اهمیتی كه به افزایش عملكرد وسود تولید داده می شود اگر به همان اندازه به سلامت خود وشهروندان ومحیط زیست اعمال گردد جلوی بسیاری از خطرات اجباری ،ارادی و غیرارادی گرفته میشود.